امروز دوشنبست ، 20 آذر ماه 1385
هوا عالیه ، خیلی زیاد ، یاد گذشته ها افتادم . گذشته هایی که وقتی بهش فکر میکنم میبینم ماله 12 ساله قبل بود . یادش بخیر یه دوست داشتم به اسم فراز که الان توی امریکاست ( خیلی دلم تنگ شده برات ) و اون موقع همیشه ما سوار بر رخش سفید ( اسم پژوش رو گذاشته بودیم رخش ) توی خیابونا میچرخیدیم و استفاده میکردیم . یادمه هوا که بارونی و یا برفی میشد نوار شهریار قنبری رو میزاشتیم تو ضبط ماشین و کلی باهاش حال میکردیم . الان هم به یاد اون وقتها ، وقتی هوا برف و بارونیه من هم همین کارو میکنم و آلبوم سفر نامه شهریار قنبری رو میگوشم . توی اون آهنگ میگه
سفري بي آغاز
سفري بي پايان
سفري بي مقصد
سفري بي برگشت
سفري تا كابوس
سفري تا رويا
سفري تا بودا
شبنم تاج محل
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
هق هق پارسيان
تكه ناني در خواب
بوي گندم در مشت
مشت كودك در خاك
كفش مادر در برف
چرخ يك كالسكه
گوشه ي گندم زار
بند رختي پاره
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
چمداني بي شكل
جعبه ي يك دوربي
نعكس يك بازيگر
جمعه هاي بي مشق
تلي از ته سيگار
دشنه اي زنگ زده
چشم گاوي در ديس
سفره اي پوسيده
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
برج لندن در مه
جان لنون در باران
سوهو در بي حرفي
رود سن در يك قاب
متروي سن ژقمن
قهوه ي سن ميشل
پرسه اي در پيگل
كافه ها بی لبخند
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزذيكترم
خانه اي در آتش
بوف كوري در نور
گل ياسي در زخم
غربت لالايي
بوسه در راه آهن
سرخي لب در شب
بركه اي از فانوس
انفجاري در ماه
كو چه اي خيس از عشق
شعر سبز لوركا
ساعت 5 عصر
مستي بي وحشت
گريه هاي ژكوند
خط خوب سهراب
نامه اي آب شده
ونگوگ گوش به دست
با حريق يادها همسفرم
وقتي دورم به تو نزديكترم
تو خاطره نداری ؟ از گذشته ها ؟
من خاطرات بدم رو هم دوست دارم چون هر چی باشه خاطرست . خاطرات جنگولک بازیا ، دانشگاه ، سربازی و جریاناتی که الان داره شکل میگیره و بعد از مدتی خاطره میشه . یادش بخیر
خاطره برف بازی تو پارک ملت ، خاطره کشیدن تبلیغ گاو روزانه روی کاپوت ماشین تو برف ، خاطره زمین خوردنها ، خاطره ماشین بازی ها تو برف ، خاطره گوش دادن آهنگ فدای سرت کامران و هومن توی ترافیک برفی سال های گذشته ، خاطره و خاطره و خاطره
تو هم برام بنویس ، بگو با برف و بارون چه خاطراتی داری
منتظر شنیدن خاطراتت هستم
(^_^)
No comments:
Post a Comment